Template By: LoxBlog.Com
طایفه کاشانی
wahab
علی ولی نژاد
هوشبران جوان 89
آموزش عاشق شدن
دانشجویان فوریت های پزشکی زابل89
وبلاگ سرگرمی
مسافر
تراختور اف سی
خلوتگاه من
همه چی
بلوچ
بزرگترین وبلاگ تفریحی
بهترینها
سایت جامعه ایران ناز
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
نیازمندی ها
و آدرس
niazhayerooz.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
بطور خلاصه میتوان گفت که جو از چهار لایه کاملا مشخص
تروپوسفر،
استراتوسفر،
مزوسفرو
ترموسفرتشکیل شده است. محفظه گازی اطراف زمین خود به چندین لایه متفاوت تقسیم میشود. حد بالای اتمسفر یعنی جایی که گازها به درون فضا راه پیدا میکنند، یکهزار کیلومتر بالاتر از سطح دریا است. بیش از 90 درصد حجم نهایی اتمسفر در 40 کیلومتر ابتدایی این ارتفاع یکهزار کیلومتری قرار دارد. لایههای اتمسفر با توجه به شرایط شیمیایی به پنج قسمت تقسیم میشوند که تفاوتهای اساسی در دما دارند:
![]() |
تروپوسفر نزدیکترین لایه اتمسفری به زمین بوده و بیشترین درصد حجم کلی اتمسفر را در خود جای داده است. ویژگی بارز این لایه غلظت هوای آن است. در این لایه به ازای هر کیلومتر ارتفاع ، دمای هوا 6درجه سلسیوس تغییر میکند. با افزایش ارتفاع ، دما و حجم بخار آب بشدت کاهش مییابد. بخار آب نقش بسیار مهمی در کنترل دما دارد، چون
انرژی خورشیدیو پرتو افکنیهای گرمایی سطح سیاره را جذب میکند. تروپوسفر 99 درصد بخار آب موجود در اتمسفر را در خود جای داده است.
غلظت بخار آب با توجه به عرض جغرافیایی هم تغییر میکند. روی مدارهای اصلی غلیظتر و روی قطبها غلظتشان بیشتر میشود. تمام پدیدههای آب و هوایی در این منطقه صورت میگیرند. تروپوسفر به معنای منطقه ترکیب شدن است و دلیل آن وجود بادهای شدیدی است که درهم میپیچند. حد بالای این لایه از 8 کیلومتر در عرضهای بالایی و تا 18کیلومتر روی استوا متغیر است. این مرز با تغییر فصلها تغییر میکند، به گونهای که در تابستان در بلندترین حالت است و در زمستان در کوتاهترین. منطقه بسیار باریکی به نام
تروپوپاسنقش حایل بین تروپوسفر و لایه بالایی را بازی میکند. نکته جالب اینجاست که با وجود افزایش ارتفاع در تروپوپاس دما همچنان ثابت میماند.
بالای لایه تروپوسفر ، استراتوسفر قرار دارد؛ جایی که جریان هوا بیشتر افقی است.
لایه اوزوننازکی که در بالای منطقه استراتوسفر قرار دارد، مقادیر بسیار زیادی اوزون در خود دارد. همانطور که اشاره شد، اوزون حالت خاصی از اکسیژن است. وظیفه اصلی این لایه این است که اشعه مادون قرمز خورشید را جذب کند. درحال حاضر انسانها با فعالیتهای مخرب خود از قبیل تولید بیش از حد فلوئورو کربنها باعث تخریب بخشهایی از لایه اوزون شدهاند.
مزوسفر تقریبا از 50 کیلومتری سطح زمین شروع میشود و در 80 کیلومتری به پایان میرسد. مشخصه ویژه این لایه اتمسفری کاهش بسیار شدید دما در آن است. غلظت اوزون و بخار آب در این منطقه بسیار ناچیز است و به همین علت دمای هوا در این لایه بسیار کمتر از تروپوسفر و استراتوسفر است. با افزایش فاصله از سطح زمین ، ترکیب شیمیایی هوا شدیدا به ارتفاع وابسته شده و اتمسفر سرشار از گازهای سبک میشود.
ترموسفر بالاتر از مزوسفر قرار دارد. منطقهای به نام فروسپاس بین ترموسفر و مزوسفر حائل است. دما در این لایه با افزایش ارتفاع ، بالا میرود. این افزایش دما به دلیل جذب پرتوافکنیهای شدید خورشیدی است که توسط میزان بسیار کم و محدود مولکولهای اکسیژن انجام میگیرد. در ارتفاع 100 تا۲۰۰ کیلومتری هنوز هم عناصر اصلی اتمسفر نیتروژن و اکسیژن هستند.
اگزوسفر دورترین لایه اتمسفری از سطح زمین است. شاید حد بالای این لایه به ارتفاع۹۶۰ تایکهزار کیلومتر برسد. به هر حال نمیتوان برای آن حد معینی تعیین کرد. اگزوسفر فضای انتقالی بین اتمسفر زمین و فضای بین سیارهای محسوب میشود.
دماهای زیاد نزدیک سطح زمین ، در مجاورت استراتوپوز و ناحیه ترموسفر دیده میشود. این زیاد بودن دما به تابش خورشید و جذب آن مربوط است. بیشتر تابش خورشیدی توسط سطح زمین جذب میشود. بنابراین تروپوسفر از ناحیه زیرین شروع به گرم شدن میکند. تغییرات دما از سطح زمین با افزایش ارتفاع ، کاهش مییابد و این بدین سبب است که از منبع گرمایی که سطح زمین میباشد دور میشویم. برعکس تروپوسفر ناحیه گرمایی استراتوسفر در بالای آن قرار دارد و اینجا همان نقطهای است که در آن شکل گیری اوزون و تجزیه ملوکولهای اکسیژن صورت میگیرد و در اثر این واکنش گرما ایجاد میشود.
با نزدیک شدن به این بخش چون به منبع گرمایی نزدیک میشویم، تغییرات دما با افزایش ارتفاع افزایش مییابد.در بخش بالاتر ، مزوسفر قرار دارد که در اینجا چگالی مولکولی کم میشود و با افزایش ارتفاع به دلیل دور شدن از استراتوسفر که منبع گرمایی میباشد، دما به شدت نزول میکند تا بخش بالاتر که ترموسفر نامیده میشود. از اینجا به بعد دما باز هم افزایش مییابد و توجیه آن خروج از حیطه زمین و کاسته شدن اثرات حرارتی آن و نزدیک شدن به منبع اصلی گرما در
منظومه شمسیمیباشد. از اینجا به بعد تغییرات دما سیر صعودی دارد.
دمای جو زمین همراه با ارتفاع تغییر می کند؛ رابطه ریاضی بین دما وارتفاع مابین لایه های مختلف جومتغیر است:
مرزهای بین این مناطق
تروپوپوز، استراتوپوز و
مزوپوزنامگذاری شدهاند. میانگین دمای جو در سطح زمین 14 درجه سانتیگراد است.
استراتوپوز لایهای از جو زمین است که مرز بین استراتوسفر و مزوسفر نیز میباشد. در استراتوسفر دما به همراه ارتفاع افزایش مییابد و استراتوپوز بخشی است که بیشترین دما را دارد. این مسئله تنها در
اتمسفرزمین رخ نمیدهد بلکه در سیارات دیگری که دارای اتمسفر هستند نیز رخ میدهد. بر روی زمین عموما معتقدند که استراتوپوز در ارتفاع 50 کیلومتری واقع شده است. فشار اتمسفری حدود یک هزارم فشار در سطح دریاست.
بشر ،
این هوشمند کیهان، با پیشرفتهای علمی و متمدن شدن ، به طبیعت آسیب میرساند. گیاهان و درختان را به دلایل مختلف از بین میبرد، فاضلابهای خانگی و صنعتی را به رودها و دریاها میریزد، کارخانهها و ماشینها و ... هوا را آلوده میکند و موارد بیشماری از این قبیل. بشر متمدن و دستاوردهایش علاوه بر اینکه آب و خاک و هوای زمین را آلوده کردهاند، پا را فراتر نهاده و فضا را هم آلوده نمودهاند.
![]() |
ما هزاران شی را در فضا جا دادهایم. این اشیاء شامل ماهوارههایی است که دور زمین میگردند و اطلاعات را به زمین ارسال میکنند. ماهوارههایی هم وجود دارند که کار آنها متوقف شده ولی هنوز در فضا سیر میکنند. برخی ماهوارهها منفجر شده یا با همدیگر تصادم کردهاند و در هر بار که این اتفاق افتاده به قطعات کوچکی تقسیم شدهاند. در واقع ، ایالات متحده آمریکا در نظر داشته است که برخی از این ماهوارههای از کار افتاده را برای آزمایش تجهیزات پروژه
جنگ ستارگانمنهدم کند.
فقط ماهوارهها نیستند که در فضا وجود دارند، ماهوارهها را
موشکبه فضا برده است لذا قطعات موشکی نیز در فضا وجود دارند. با پرتاب هر موشک به فضا مقدار بیشتری زباله در
مدار زمینجمع میشود و این امر خطر برخورد
فضاپیماهارا به همدیگر در آینده بیشتر میکند.
زبالههای مدار نزدیک زمین مجددا به
جو زمینبر میگردند، تکههای کوچکتر میسوزند و تکههای بزرگتر همانند
ایستگاه فضایی SK lobدر سال 1979 ، در زمین فرود میآیند. در فاصلههای دورتر از زمین ، زبالهها برای سالها در مدار باقی میمانند، ولی بطور بیحرکت. اگر این اشیا نسبت به زمین بیحرکت میماندند، حضورشان در فضا هیچ خطر مهمی در بر نداشت. چون حجم فضا واقعا بزرگ است و جای کافی برای این اشیا دارد.
ولی اگر آنها بیحرکت میبودند، به زمین میافتادند. این اشیا در فضا ماندهاند. چرا که با سرعتهایی تا 8 کیلومتر در ثانیه حول زمین میگردند. با این سرعتها هر شی در فضا به منزله یک گلوله است و در بیشتر موارد ، خطرناکتر از گلولهای است که از تفنگ شلیک میکنیم. هر بار که ماهوارهای منهدم میشود، در حدود یک هزار قطعه حجیم بوجود میآید که همه آنها به دور زمین میگردند.
![]() |
حدود 7000
جرم آسمانیدر حال گردش در فضا هستند که بدلیل بزرگی بوسیله
رادارردیابی شدهاند. از این تعداد تنها حدود 400 مورد را ماهوارههای فعال تشکیل میدهند. تکههای زیادی از زبالهها هم وجود دارند که آنقدر کوچک هستند که قابل ردیابی نیستند. اما همین تکهها برای ایجاد خطر به اندازه کافی بزرگ هستند و قادرند به فضاپیما آسیب برسانند. همچنین میلیونها قطعه ریزتر نیز وجود دارند که شناسایی نشدهاند. وجود این اشیا ناچیز هم نگران کننده است. چرا که با سرعت چند کیلومتر در ثانیه حرکت میکنند.
در ژوئن سال 1983 ، یک ریزه ماده به اندازه
اینچ (کوچکتر از آنکه بتوان دید) به پنجره
شاتل فضایی چلنجربرخورد کرد. در این آتصادم تکهای از شیشه کنده شد و سوراخ کوچکی به قطر یک دهم اینچ در پنجره بر جای ماند. شاید این واقعه چندان مهم به نظر نیاید ولی این سوراخ پنجره را چنان معیوب کرد که لازم شد پیش از پرواز مجدد شاتل ، با هزینه 50000 دلار پنجره را تعویض کنند. اگر شی بزرگتری با شاتل برخور میکرد، شاید
فاجعه چلنجر2.5 سال زودتر از انفجاری که هفت سرنشین آن را کشت، پیش میآمد.
آلودگی فضا و زبالههای فضایی روز به روز بیشتر میشود.
آمریکا،
روسیهو کشورهای دیگر پرتاب اشیا به فضا را ادامه میدهند. قطعات معلق در فضا بطور مداوم افزایش مییابد و این امر وقوع انفجارها و تصادمات بیشتری را ممکن میسازد. اگر قطعه معلق به جای بسیار مهمی از
ماهوارهبرخورد کند، شاید ماهواره کاملا از کار بیافتد. لذا باید به منظور بالا بردن دوام ماهوارهها را مستحکمتر ساخت. این یعنی استفاده از مواد بیشتر در ساخت ماهوارهها و بکاربردن هزینه مضاعف در پرتاب آنها.
برخی تخمین میزنند که تعداد قطعات زباله در فضا هر ده سال چهار برابر میشود. یعنی با این روال شاید روزی فرا رسد که فضا چنان آکنده از این قطعات باشد که
پروازهای فضاییاز میان انبوه زبالههای فضای پیرامون
زمین، با احتمال خطرات فراوان صورت گیرد.
با واژه
اتمسفرکم و بیش همه آشنا هستیم. علوم اتمسفری در دو شاخه
هواشناسیو
آب و هوا شناسیبه مطالعه ویژگیهای آن میپردازد. که این دو در مقیاس زمانی باهم فرق میکنند. هواشناسی شرایط جوی را در زمان معین و بطور عام با استفاده از اصول و قوانین و مدلهای ریاضی و فیزیکی و دینامیکی در کوتاه مدت بررسی ، پیش بینی میکند و به مطالعه تغییرات اتمسفر میپردازد. آب و هواشناسی هوای غالب در دراز مدت (اقلیم) را با توجه به ویژگیها و اصول و مفاهیم جغرافیایی ، عوامل بوجود آورنده و تأثیرات آن بر زندگی انسانی ، تفاوتهای آب و هوایی مکانها مورد بررسی قرار میدهد.
![]() |
![]() |
آب و هواشناسی در آثار فیلسوفان یونان باستان با تعبیرهای آب و هوای سه گانه گرم ، معتدل و سرد دیده میشود. اولین کتاب در حدود چهار قرن پیش از میلاد مسیح به نام
هواها،
آبها،
مکانهاتوسط
هیپوکراتنوشته شد. در قرن دوم بعد از میلاد
بطلمیوسبر اساس تفاوت حرارت سرزمینهای شناخته شده را به هفت اقلیم تقسیم بندی کرد.
هواشناسی علمی از قرن هفده و هیجده بر پایه جمع آوری دانستهها درباره مناطق مختلف و جمع بندی و میانگین گیری شروع شد که جنبه توصیفی داشت و به دلیل کار با اعداد معرف واقعیت نبوده و به عملکردهای مشترک همه عناصر آب و هوایی توجه نمیشد. در قرن نوزده با کشف قوانین فیزیکی مانند جذب ، تابش ، هدایت ،
تبخیرو ... هواشناسی نیز علمیتر شد و از
اصول هیدرودینامیکیاستفاده کرد. بنابراین علمی در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم با تهیه و بکارگیری نقشههای هواشناسی جامعه و بوجود آمدن مکتبهای هواشناسی اکثرا با نام شهرهای بزرگ به شکوفایی رسید.
عامل مهم تغییرات را
خورشیدمطرح کرده ، با استفاده از خطوط همدما نقشه پراکندگی دما را در نیم کره شمالی ترسیم کرد و به تأثیر دما در هواهای متفاوت پی برد.
مکتب برگینظریه جبهه قطبی ، تشکیل سیکلون و تودههای هوا را مطرح کرد.
مکتب فرانکفورتمقدمات مطالعات سه بعدی
جوو تأثیرات طبقات میانی و بالایی را بر سیستمهای هوایی مطرح کرد.
مهمترین کشف آب و هواشناسی یعنی اصل ثابت بودن چرخندگی مطلق توده هوا در طول مسیر حرکت و مدل موجها در حرکت
بادرا مطرح کرد که به
امواج رزبایمعروف گشتند، وجود
رود بادنیز در این مکتب کشف شد. مدل گردش عمومی اتمسفر ارائه شد و ثابت شد تغییرات آب و هوایی در زمین نتیجه تأثیر مستقیم انرژی خورشید نیست.
تغییرات فشار اتمسفر ، امواج طبقات میانی و بالایی حرکت و چرخش کره زمین و
نیروهای کریولیسینیز نقش دارند. با توجه به تفاوت نگرشها ،
آب و هواشناسی توصیفی،
دینامیک، فیزیکی ، سینوپتیک ،
کاربردیبوجود آمدند که آب و
هواشناسی سینوپتیک(
همدیده بانی) با توجه به تمام جنبههای موثر و احتمالی در آب و هوا جامعیت بیشتری دارد.
در آب و هواشناسی فیزیکی منبع اصلی انرژی خورشید است. بنابراین سیر تغییرات و تبدیلات آب و هوایی ، مناطق گرم ، سرد ، باد و ... برای یکنواخت کردن انرژی در سطح کره زمین در ارتباط با خورشید و با توجه به دریافت انرژی و خروج آن از طریق بازتاب و تابش سیارهای با توجه به ویژگیهای منطقهای مورد بررسی قرار میگیرد.
هواشناسی فیزیکی اساس هواشناسی دینامیک است، زیرا لازمه یکنواخت شدن انرژی بین مناطق وزش باد و جابجایی بخار آب بین مناطق با دماهای متفاوت است که با استفاده از
قوانین حرکتو
دینامیکبیان میشوند. در هواشناسی دینامیک نتایج حاصل از پراکندگی
انرژی تابشی خورشیدو
فرآیندهای ترمودینامیکیبا استفاده از روشهای ریاضی و اصول فیزیکی بررسی میشود. هواشناسی دینامیکی مبنای نظری هواشناسی سینوپتیک است.
میزان تشعشعاتی که
زمیناز
خورشیددریافت میدارد یا فصلهای مختلف سال ، عرض جغرافیائی و وضع هندسی مدار گردش زمین به دور خورشید در ارتباط است و هر گونه تغییری که در شدت و ضعف این تشعشعات روی دهد، به دگرگونیهایی در
دما و فشار جو زمینمنتهی میگردد و بالنتیجه روی آب و هوای میهن خاکی ما اثر میگذارد. باد که بر اثر اختلاف فشار تولید میگردد و هوای سرد و گرم و همچنین بخار آب را از جائی به جای دیگر پراکنده میسازد، از وضع توپوگرافی زمین به شدت متأثر است و پراکندگی قارهها در شرایط اقلیمی نقش آفریننده و کوهها موجبات تکائف و باروری بخار آب را فراهم میسازند و اقیانوسها ، شرایط اقلیمی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند و همانند خازنی دمای سطح زمین را در خویش ذخیره میکنند و به آرامی آن را به هوای پیرامون خود منتقل میسازند.
از دگرگونیهای بزرگ اقلیمی زمین در گذشته زمین و در گذشتههای دور آگاهی داریم و میدانیم که آخرین عمر یخبندان حدود ده هزار سال پیش به پایان رسیده است. مدارک و نشانههای موجود گویای آن است که در بین 7000 تا 5000 سال پیش یخبندان دیگری بر زمین حاکم بوده و علاوه بر آن میهن خاکی ما روزهای سردی را که به عمر آهن یعنی 2900 تا 2300 سال پیش مربوطه است پشت سر گذارده و در اوایل قرون وسطی یعنی حدود 1000 تا 800 سال پیش دوره گرمی جانشین آن گردیده است.
عمر یخبندان کوچک نیز که بین 500 ، 125 سال پیش وجود داشته و اواخر قرن هفدهم را در سرمای شدید فرو برده است، بجای خویش قابل ذکر است و روزهای گرم اوایل قرن حاضر هم پایان ادوار اقلیمی زمین تا زمان نسل کنونی را اعلام میدارد. از جمله عواملی را که در شرایط اقلیمی زمین نقش آفریننده میباشند، مختصراً میتوان به ترتیب زیر بر شمرد:
مدار گردش زمین طی مدتی حدود 90 هزار تا 100 هزار سال ، به آرامی از یک دایره تقریبی به یک بیضی گرایش مییابد و دوباره به وضع نخست باز میگردد. طول نجومی نقطه پری هلیون که نزدیکترین موقعیت زمین به
خورشیداست، در مدتی بالغ بر 21 هزار سال تغییر مییابد و علاوه بر آن زمین از سوی قطب جنوب به خورشید نزدیکتر میشود و از طرف قطب شمال از آن دور میگردد و این وضعیت پس از مدتی برابر ده هزار سال برعکس میشود. همچنین تمایل محور زمین نسبت به سطح مدار گردش آن طی مدت 20 هزار سال به مرور تغییر مییابد و فصلهای تابستان و زمستان زمین را تا حدی دگرگون میسازد.
افزون بر عوامل بالا ، هر گونه تغییری در ترکیبات جو زمین نیز در شرایط اقلیمی مؤثر است. متأسفانه میزان
دی اکسید کربنجو زمین به دلیل استفاده از
سوختهای هیدروکربنو قطع درختان و پاکسازی مناطق جنگلی روز به روز به فزونی میرود. میدانیم که دی اکسید کربن بوسیله گیاهان جذب میگردد. در مقابل ، فعالیتهای بدنی جانوران و بویژه انسانها بر آن میافزاید، همچنین
فورانهای آتشفشانینیز میزان دی اکسید کربن جو زمین را فزونی میبخشد.
برابر محاسباتی که بوسیله دانشمندان به عمل آمده ، میزان دی اکسید کربن در سال 2000 میلادی به مرز دو برابر طبیعی آن خواهد رسید، طبیعی است چنین وضعی به بالا رفتن دما به میزان دو
کلوینمنجر میگردد که خود برای پیدایش
اثر گرمخانهمقدمه مناسبی است. نتایج مرگبار و دوزخ زای اثر گرمخانهای را در
سیاره ناهیددیدیم و با شرایط اقلیمی آن آشنا شدیم. سرنوشت این سیاره درس عبرتی برای ما زمینیان است.
علاوه بر فعالیتهای انسانی که ممکن است در مقدار
اوزون جو زمیناثر گذارد. پاره ای سوانح طبیعی نیز ممکن است به نابودی و یا خنثی شدن
لایه اوزونزمین منتهی گردد. مثلاً با فرا رسیدن زمان واژگونی قطبهای مغناطیس ،
مغناطو کرهزمین موقتاً نابود میگردد و پرتوهای کیهانی بدون برخورد به هیچ سیر و مانعی به جو زمین وارد شده و لایه اوزون را تباه میسازند. چنین وضعیتی در زمان شدت یافتن فعالیتهای خورشیدی و پیدا شدن مشعلهای بزرگ نیز محتمل است.
بسیاری از انواع موجودات زنده در
دوران کرناسهکه همزمان با واژگونی قطبهای مغناطیس زمین است نابود گردیدهاند، هر چند که پارهای از دانشمندان نابودی دایناسورها را ناشی از یکی حادثه طبیعی میدانند و معتقدند که شرایط جوی در پی برخورد
سیارکبزرگی با زمین به شدت دگرگون شده و با نابودی سیر محافظ زمین دایناسورها به هلاکت رسیدهاند.
تغییرات ثابت خورشیدی نیز اثر ژرفی در اقلیم زمین به جای میگذراد. برابر محاسبات انجام شده فقط یک درصد تغییر بازده خورشید ، یک کلوین تغییر دمای زمینی را موجب میگردد. بین فوریه 1980 و اوت 1981 نشانههائی از 0.1 درصد کاهش در بازده خورشید دیده شد که آثار آن را احتمالاً بایستی تا کنون در اقلیم زمین مشاهده کرده باشیم. برابر شواهد موجود ، عمر یخبندان کوچک با پیدایش کلفهای چندی در چهره خورشید همزمان بوده ، شاید وجود همین کلفها روزهای سردی را بر زمین تحمیل کرده باشد.
از سوی دیگر فورانهای آتشفشانی مقدار زیادی غبار و خاکستر به جو زمین روان میسازد، این خردیزهها همانند پردهای جلوی نور خورشید را میگیرند و کاهش دمای زمین را موجب میگردند. از سوی دیگر گسترش و پهناوری
کویرهاو
دشتها، تغییراتی را در نسبت بازتاب زمین موجب میشود که آن نیز به نوبه خود در اقلیم زمین موثر است و از میزان ریزش میکاهد. صرفنظر از رویدادهای طبیعی که کنترل آن از توان آدمی خارج است. انسان خود حادثه آفرین است و فعالیتهای آلاینده وی در شرایط محیط اثر میگذارد و اقلیم ناخوشایندی را به مرور بر زمین حاکم میسازد و پی آمدهای مرگبار آن را برای نسلهای آینده باقی میگذارد.